به این نتیجه رسیده ام که بیشتر مردم بزرگ نمی شوند.
ما جای پارک خودمان را پیدا می کنیم و به کارت های اعتباری مان افتخار میکنیم.
ازدواج میکنیم و جرات میکنیم بچه دار شویم و به آن بزرگ شدن می گوییم.
اما فکر کنم بیشترین کاری که می کنیم پیر شدن است.
ما تراکم سال ها را در بدن هایمان و روی صورت هایمان این طرف و آن طرف می بریم .
اما معمولا خودِ حقیقیِ ما ، کودک درون مان هنوز بی گناه است و مثل گیاه مگنولیا خجالتی است .
مثل آدمی شدهام که آتش گرفته
اگر بایستد، میسوزد
اگر بدود، بیشتر میسوزد.
"علیرضا روشن"
پ.ن: دستمو گذاشتم زیرِ چونه ام دارم جریانات اخیر زندگیم رو نیگا میشم .
هعی میگم :" ببین کار ِ خدا رو کجا اورده ما رو ."
مامانم میگه : تو کارِ خیر به دلت شک ننداز
شایت زندگی همـــــــــــــــین باشه .!!
یا شاید اصلا به زبان نیاورند دوست داشتنشان را . . .
بهشان خرده نگیرید !
این آدمها فهمیده اند دوستت دارم” حرمت دارد ،مسئولیت دارد
ولی وقتی به کارهایشان نگاه کنی دوست داشتن واقعی را میفهمی ،
میفهمی که همه کار میکند تا تو بخندی ، تا تو شاد باشی . . .
آزارت نمیدهد ، دلت را نمی شکند ،
من این دوست داشتن را می ستایم . . .!
زویا پیرزاد
پ.ن: منم می ستااااایم . :)
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی،
می خواهی بمانی
رفتاری می بینی که انگار باید بروی!
و این بلاتکلیفی
خودش کلــــــی جـــــــهنم است .
"سیمین دانشور"
زندگی در اعماق عادتها
هــیچ فرقی با مـرگ ندارد.
تو مردهای،
فقط معنایِ مرگ را، نمیدانی!
رسول یونان
پ.ن: خستـــــه ام از این ریتم تکرار زندگیم .
دلم تنوع میخااااااات .
دلم مشهــــــــــــد الرضا میخاااااااات.
هعــــــــــــی.
به یک دلخوشی کوچک.
به یک احوالپرسی ساده.
به یک دلداری کوتاه .
به یک "تکان سر".یعنی.تو را می فهمم.
. به یک گوش دادن خالی .بدون داوری!
به یک همراهی شدن کوچک .
به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام .
به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟"
به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان چای !
. به یک وقت گذاشتن برای تو.
به شنیدن یک "من کنارت هستم ".
به یک هدیه ی بی مناسبت .
به یک" دوستت دارم "بی دلیل .
به یک غافلگیری:به یک خوشحال کردن کوچک .
به یک نگاه .
به یک شاخه گل.
دل آدم گاهی .چه شاد است .
به یک فهمیده شدن .درست !
به لبخند!
به یک سلام !
به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک .!!!
و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم.
دلم گرفته تر از پیله کرم ابریشم کوچکیست
که به تاری آویزان است
بر تک درخت تنهایی.
نور می خواهد،
دستان گرم تو را
تا بشکافد ازدحام دهشتزای بی کسی را
بال پروازم را بگشا.
"زهره طغیانی"
پ.ن: اینروزااااااا دلم میخات "خودم رو به سمتی نامعلوم ترک کنم !"
روحـــــــــــــم خسته اس .
این روزااااااااا دستمو گذاشتم زیر چونه ام و فقط گذر روزای زندگیمو نیگاه میشم .
چه زود میگذرن اما به سختی .!!
هعــــــــــــــــــــــــــی .
درباره این سایت